شمال نیوز : متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «کدامین اقدام و عمل؟! مسؤولان به جای حرّافی، کارها را به نسل خزایی ها واگذارند!» به شرح ذیل است:
نیمه دوم سال 95 نیز به نیمه خود نزدیک می شود اما هنوز افکار عمومی منتظر است تا در سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»، اقدام و عملی از سنخ جهادی و انقلابی مشاهده نماید و یا لااقل چند گرهی از معضلات و مشکلات اقتصادی را در متن جامعه و کف زندگی خود باز شده ببیند. آنچه از همان ابتدا از شعار سال در ذهنها تداعی می گردید این بود که مسؤولان و مدیران ریز و درشت به ویژه در حوزه های مختلف اقتصادی اعم از تولید و توزیع و مصرف و صادرات و واردات و سیستم بانکی و بازار ارز و طلا و بالاخره فیش های آب و برق و گاز، از حرف و شعار و قیل و قال کاسته و بر عمل و اقدام انقلابی بیفزایند و الا در مقام حرف و سخن و همایش و سمینار به فضل الهی نه فقط در حیطه اقتصاد که در همه زمینه ها و عرصه ها گوی سبقت را از هر کشور دیگری ربوده ایم و به قولی رکورددار هستیم.
چنانکه متأسفانه در سُستی امر نظارت و کنترل و برخورد انقلابی با آسیبهای اجتماعی و آبشخورهای اصلی فساد، زبانزد همگان شده ایم. این در حالی است که خوب می دانیم عنصر فساد در هر حد و قوارهای و در هر حوزه و عرصه ای مهمترین آفت حیات و ماندگاری است ولی باز هم مماشات و امروز و فردا می کنیم و از رهگذر این فرصت سوزیها و وقت کشی ها، با دلسرد کردن بخشهایی از جامعه، باعث امیدبخشیدن بیشتر به جبهه معاند و مخالف ملت بزرگ ایران می شویم و از همه مهمتر تضییع سرمایه های ملی و ظلم به نظام و انقلاب است که چه بسا قابل جبران نیز نمی باشد.
آنچه دغدغه جدی اقشار مختلف جامعه می باشد و به عبارتی ذائقه مردم را تلخ نموده است، فاصله گرفتن برخی مسؤولان پرمدعا و اهل حرف و شعار، از مطالبات و منویات رهبری حکیم و دلسوز و فرزانه انقلاب اسلامی امام خامنه ای(مدظله العالی) است که البته تماماً خاستگاه توده مردم نیز می باشد. کافی است یکبار دیگر فهرست مطالبات و هشدارها اکید رهبری عزیز انقلاب را در یکی و دوساله اخیر به ویژه در سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» مرور نموده و آنگاه به وسیله آن عملکرد و مواضع و اقدامات مسؤولان نظام از صدر تا ذیل را محکی صادقانه و منصفانه بزنیم تا معلوم گردد کدامین خواص و یا مدیر و مسؤول با محوریت نظام و انقلاب همراه و در صدد رفع نیازها و حل مشکلات جامعه، گوش به فرمان رهبر انقلاب بوده اند.
عجیب تر اینکه گاهی برخی مسؤولان از وحدت و انسجام ملی، این دغدغه همیشگی رهبری حکیم انقلاب و مردم سخن بر زبان می رانند و گاهی از خطر دوگانگی و شکاف بین مردم دم می زنند اما قبل از آن با هماهنگی شوراهای شبه ثقیفه و حکمیت، پشت دیوارهای بسته و به دور از چشم مردم، با سران فتنه آمریکایی 88 بر طبل دوگانگی و ایجاد شکاف بین مردم می کوبند. به راستی برای تعمیق وحدت و یکدلی، این اصلیترین عامل عزت و اقتدار ملت بزرگ ایران، فرمان باید دست چه کسانی باشد؟ و یا با کدامین اجتهاد و رأی و نظر می توان این حقیقت را تحقق یافته در عرصه زندگی و عمل و رفتار یافت؟! بارها این کلام پیشوای متقیان حضرت علی(ع) که در تشریح ویژگی های سرداران پرافتخار شهیدش چه غریبانه و مظلومانه و از سر دلتنگی می فرمودند را یادآور شده ایم که در معرفی عمارها و ابن تیهان ها می فرمودند: «و وثقوا بالقائد فاتبعوه»؛ وثوق و اعتماد به پیشوا و رهبر است که بر قوام و انسجام جامعه می افزاید و حال برخی که دل به دیگران دارند و در حوادث سیاسی و انتخاباتی کشور از جای دیگر فرمان می گیرند، متأسفانه عمل و رفتار سیاسیشان نوعی اجتهاد در مقابل نَص تداعی می نماید و در مقام شعار، قیل و قالشان گوش فلک را کر می کند. البته بهترین قضاوتکنندگان این میدان، وجدان های بیدار و بصیر و اندیشه های ژرف توده مردم به ویژه نسل جوان است که امیدهای امروز و فردای جامعه انقلابی و اسلامی ما هستند. نمونه بارز این میدان، عزیز تازه سفرکرده از جمع مان، روایتگر صادق میدان های نبرد مقاومت، شهید همیشه شاهد، محسن خزایی است.

خزایی سیمای جوان ایرانی
شهید خزایی پرچمدار تفکری است که «هیهات منّا الذلّة» را در معرکه جهاد و خط مقدم مقاومت با مرکّب خون پاکش به بهترین وجه به تصویر کشید. آری، جبهه استکبار با جمیع پیاده نظام تکفیری و وهابی و داعشی اش بداند که در منطقه و جهان اسلام با چنین تفکر نابی در هماوردی جدی قرار دارد.
تفکری که با هوشمندی و بصیرت علوی و فاطمی و با شوری عاشورایی و اربعینی، آزادی قدس شریف را فریاد می کند و در جهت محو غده سرطانی اسرائیل و حمایت از ملتهای مسلمان و مظلوم، لحظه ای تردید به خود راه نمی دهد. بگذار پارلمان اسرائیل به تبع دولتمردان غاصب و متجاوز و خونخوارش، در تداوم اهانت و فشار بر مسلمین، با تصویب قانونی ظالمانه، پخش اذان را از مأذنه های مساجد شهر قدس ممنوع نماید اما به فضل الهی این اقدام مذبوحانه گواه روشنی است بر استیصال انسان نماهای بی منطقی که روزهای پایانی عمر ننگینشان را سپری می کنند و انشاءالله وعده الهی به زودی محقق خواهد شد و دین حق و اراده مؤمنان و مسلمین مجاهد و صبور بر جبهه کفر و شرک و الحاد فائق خواهد آمد چه آنکه وجود اقدس اله فرمود: «لنیجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» و «یریدون لیطفوا نور الله بافواههم و الله متمم نوره و لو کره الکافرون.»

برخی تعمّد دارند جلوه ای مرموز و غربزده و منفعل از جوانان سرزمین شیران و دلیران به دنیا نشان دهند و گاهی اشارتی به برخی خروجی های دانشگاهها و عرصه فیلم و موسیقی و هنر آن هم از سنخ آسیب گرفته و پلشت متأثر از فرهنگ بیگانه می کنند و چون دیده آنها به جای شکوه حضور صدها هزار و بلکه میلیونها جوان پرشور و عاشورایی در حماسه بی نظیر پیاده روی اربعین که نمادی از شور و شعور حسینی است تنها چند کنسرت و محافل شبانه و پارتی های به دور از شأن جامعه و یا احیاناً تجمع تفریحی توریستی هفتم آبان سال جاری در پاسارگاد که مورد سوءاستفاده دویست و یا سیصد نفر آدمهای معلوم الحال قرار گرفت و متأسفانه با شعارهای ساختارشکنانه ای که رنگ و بوی فتنه 88 را می داد، دل مردم به ویژه خانواده های معزز شهیدان را به درد آوردند، می بینند، دیگر توان و یا لیاقت دیدن جلوه ها و چهره های پرافتخاری همچون شهید خزایی ها را نداشته و ندارند و چه بسا در مقام تضییع حقوق این دست چهره های متدین و انقلابی که جز عزت و افتخار و سربلندی برای نظام و جامعه و مردم از سیرت و صورت عمل و زندگیشان متجلی نمی باشد، گامها برمی دارند.
چه زیبا فریاد می کرد یادگار شهید محسن خزایی با همان بغض در گلو و اشک جاری، خطاب به پدر شهیدش که دعا کن ولایتمدار بمانیم و ما نیز راه پاک شما را ادامه دهیم. آری شهید خزایی نماینده طیف عظیمی از مردان مرد این مرز و بوم است آنهم در مقطعی که سیاست بازان قدرت طلب به دنبال چنگ انداختن به چهره زیبای ایران انقلابی و اسلامی هستند و از سفره امنیت و پرخیری که شهدای این سرزمین به برکت خون پاکشان گسترانده اند، سوءاستفاده کرده و با دست درازی به حریم بیت المال، لقمه های حرام به کانون زندگیشان برده و از حقوقهای نجومی جیب خود و فرزندانشان را مستانه و چه بسا طلبکارانه پر می سازند و غافل از اینکه روزی باید جواب روایتگران عرصه مقاومت، شهیدان مدافع حرم را در محکمه عدل الهی و موقف میزان اعمال بدهند. آری، چه بی شرمی است در زمانی که عده ای برای تأمین امنیت و صیانت از عزت و اقتدار کشورمان ایران و بلکه امت اسلام در غربت و دوری از وطن جانانه می رزمند و با مدال پرافتخار مدافع حرم بعضی خونین بال بازمی گردند، برخی را مستی قدرت و درهم و دینار و یا جاذبه آلاف و الوف، کر و کور کرده است و حریم پاک نظام و انقلاب اسلامی را ناباورانه لکه دار و آبروی به قیمت خون هزاران شهید به دست آمده مردم شریف ایران را به ثمن بخس و با هوای نفس و شهوت دنیا، به چوب حراج می سپارند.
به راستی فراتر از نعمت امنیت و عزت و اقتدار که اکنون از رهگذر حماسهآفرینی جوانان متدین و عاشورایی همچون شهید محسن خزایی به دست آمده است، نعمتی دیگر سراغ داریم؟!
بیائیم به جای حرف و شعار، به استعدادها و سرمایه های بیشماری که شهید خزایی نمایندگی آنان را داشت، اعتماد کرده و همه امور را به جوانان متدین و انقلابی واگذاریم تا به جای چشم دوختن به بیگانگان، داشته ها و سرمایه های عظیم ملی خود را باور کنیم. البته که پیام شهید خزایی به نسل امروز، در دهه چهارم انقلاب نیز این است که باید به پاخاست و جوهره جوان پرشور و انقلابی و غیور و مسلمان ایران را یکبار دیگر به دنیا نشان داد. چه آنکه دهه چهارم انقلاب، دهه پوست انداختن چهره ها و دست به دست شدن کانونهای قدرت و تصمیم سازی و تصمیم گیری از نسل با تجربه قدیم به نسل آماده و سرزنده جدید انقلاب اسلامی است که البته شهید خزایی سرسلسله جنبان این نسل تمدن ساز به شمار می آید، چهره ای که در تمام دوران از نوجوانی و جوانی اش تا مرز شهامت آرام نداشت و به عنصری کامل و با تجربه و توانمند و لایق تبدیل گردیده بود و چون در چرخه مدیریتهای داخل، عرصه را بر خود تنگ یافت، راه جهاد و شهادت را پیشه کرد تا فراتر از شهادتش، جلوه و سیمایی از جوانان پرعرضه ایران اسلامی را به نمایش بگذارد، جوانانی که دل به توانمندیهای داخل کشور داده و با خودباوری و ایمانی راسخ، در جهت اطاعت از رهبری فرزانه انقلاب با تعهد و تخصص، همواره به فتح قله های رشد و پیشرفت می اندیشند و البته از خستگی و ایستایی و بعضاً انفعال و ارتجاع برخی عناصر مسؤول در کشور نیز رنج می برند.
پیام شهید خزایی به همه آحاد مردم اعم از رئیس و مرئوس و خواص و عوام این است که راه نجات و برون رفت از مشکلات داخلی، روی آوردن به روحیه جهادی و انقلابی و عاشورایی و اربعینی است که هم پاکی و صداقت در آن موج می زند و هم عمل متعهدانه و مدیریت راهبردی و کارآمد و اقدام متخصصانه را به تصویر می کشد. به امید اقدام انقلابی نسلهای پرافتخار قدیمی انقلاب در انتقال قدرت و فرصت های تصمیم سازی و تصمیم گیری انقلاب به نسل جدید متدین و شجاع و انقلابی.